' عمو نوروز یا سنتاکلاز؟ | پرنیان
مهاجرت View — 05 آوریل 2013

چگونه مناسبت‌ها و ارزش‌های فرهنگی ایرانی را به نسل دوم منتقل کنیم

نشاط تهرانی

سازگاری با محیط جدید پس از مهاجرت جلوه‌های گوناگونی دارد. بعضی از آنها مهم‌تر به نظر می‌رسند و بعضی با این که مهم هستند قبل از مواجهه توجه زیادی را به خود جلب نمی‌کنند. یکی از چالش‌های پیش روی خانواده‌های مهاجر به‌خصوص آنهایی که  فرزند یا فرزندانی در سنین مختلف دارند چگونگی برپا داشتن مناسبت‌های مختلف سالیانه است؛ چه مناسبت‌های ایرانی و چه مناسبت‌هایی که در کشور جدید مرسوم است. سال‌های اول مهاجرت حس و حال غریبی دارد. تازه‌مهاجر نه می‌تواند مناسبت‌ها و آیین‌های کشور خود را مانند گذاشته برگزار کند و نه قرابتی با مناسبت‌های کشور جدید احساس می‌کند. نه از نوروز لذتی می‌برد و نه با کریسمس ارتباط برقرار می‌کند. سخت است هیاهو و شادی مردم را در ماه‌های پایانی سال شاهد باشی در حالی که اصلا نمی‌دانی با این سال نو و تعطیلات آن چه کنی. سخت است نوروزت را در کنار هفت‌سینی دست و پا شکسته و تلفنی به خانواده خلاصه کنی و ناچار باشی روز اول عید و حتی ساعت تحویل سال را مثل روزها و ساعات عادی دیگر به سر کار یا مدرسه بروی؛ آن هم در سرمایی که نشانی از بهار در آن نیست.

در گذر سال‌ها نگاه آشتی‌جویانه‌تری نسبت به مناسبت‌ها، عیدها و آیین‌های کشور جدید پیدا می‌کنیم. به مرور می‌آموزیم از مناسبت‌ها، جشن‌ها و تعطیلات سالیانه که در این سوی مرزها برپا می‌شود لذت ببریم و از طرفی برنامه‌ها و مراسم دیرین خود را هم داشته‌ باشیم. با برگزار کردن جشن‌های مختلف در مناسبت‌هایی چون یلدا، چهارشنبه‌سوری و نوروز، برپا کردن بازارچه‌های نوروزی و رژه یا پرید، برگزاری کنسرت‌های مختلف، و خلاصه تمام گردهمایی‌های کوچک و بزرگ در کنار هموطنان خود، یاد می‌گیریم به آیین‌های خود رنگ و بوی جدیدی ببخشیم که هم آنها را در کوران دنیای جدید به فراموشی نسپرده باشیم و هم تضادی با شرایط زندگی جدید ایجاد نکنیم. خوشبختانه کشور کانادا از جمله کشورهای مهاجرپذیری است که مقوله چندفرهنگی را بسیار مهم می‌داند، به باورهای مختلف احترام می‌گذارد و تلاش نمی‌کند تا ریشه‌های فرهنگی نسل‌های دوم مهاجر را قطع کند. برای مثال چند سالی است که روز اول بهار در تقویم کانادایی نوروز نام گرفته و نوروز به رسمیت شناخته شده‌ است.

از طرف دیگر شاید بتوان گفت کودکان پل ارتباطی ما با این دنیای جدید هستند. آنها وقتی بی‌صبرانه برای رسیدن تعطیلات سال نو یا کریسمس روزشماری می‌کنند یا از ماه‌ها قبل برای جشن هالووین تدارک می‌بینند، دیگر نوروز یا کریسمس، عمو نوروز یا سنتاکلاز برایشان فرقی نمی‌کند. عاشق تعطیلی مدرسه و هدیه و مسافرت‌اند و از هر فرصتی برای شادبودن استقبال می‌کنند. در این میان همراهی با فرزندان در آفریدن روزهایی شاد و خاطره‌انگیز برای آنها در مناسبت‌ها و مراسم کشور جدید به آنها کمک می‌کند تا با محیط و همسالان خود احساس هماهنگی و یگانگی بیشتری داشته باشند و همین طور به ما کمک می‌کند تا به فرزندان‌مان نزدیک‌تر شویم و خود را هم در شادی آنها شریک کنیم.

اما در این میان یک نگرانی برای مهاجران وجود دارد و شاید یک سوال. چگونه کودکان خود را با مراسم آیینی و فرهنگی خود آشنا کنیم و چگونه  آنها را تشویق کنیم تا با ما در این برنامه‌ها همراهی کنند. کلید این سوال تنها یک جواب است: «شادی و لذت». تنها چیزی که باعث می‌شود کودکان ما آیینی را دوست داشته باشند این است که آن را با شادی و لذت همراه کنیم. چرا ما نوروز را دوست داریم. ارزش‌های فرهنگی و تاریخی ما به کنار، آنچه روزهای سال نو را برای ما مهم می‌گرداند خاطرات کودکی یا نوستالژی (یادمانه)هاست. نوروز برای ما یادگاری است از روزهای تعطیل، مسافرت، پناه بردن به آغوش طبیعت، دیدار آشنایان و دوستان، کفش نو، لباس نو، استراحت، خوراکی‌های رنگارنگ، دیر خوابیدن و دیر بیدار شدن به مدت ۱۴روز از بهترین روزهای سال. پس شاید انتظار این که کودکان ما که در این سوی مرزها به دنیا آمده یا بزرگ شده­اند نیز نسبت به نوروز همان حس و حال را داشته باشند انتظار درستی نباشد. اما می‌توان با کارهایی مثل چیدن سفره هفت‌سین به سلیقه و کمک بچه‌ها (که معمولا سبز کردن سبزه و خریدن ماهی و رنگ کردن تخم مرغ را بسیار دوست دارند)، خریدن هدایای مورد علاقه‌شان، تعطیل کردن روز اول فروردین و برنامه‌ریزی برای گذراندن یک روز پر از فعالیت‌های لذت‌بخش مثل گردش و رفتن به سینما در کنار همه اعضای خانواده و آفریدن یک روز خاص و به یادماندنی، همین‌طور خودداری از تحت فشار گذاشتن آنها برای شرکت در مراسمی که دوست ندارند مانند سخنرانی‌ها یا برنامه‌های جدی در مناسبت‌هایی مثل نوروز و یلدا یا اصرار بر آموزش پیشینه فرهنگی و تاریخی ایران و کارهایی از این قبیل، به فرزندان کمک کرد تا با ریشه‌های فرهنگی خود آشنا شوند و ایرانی بودن را وجه تمایز مثبتی برای خود ارزیابی کنند.

فرا رسیدن نوروزی دیگر و سال ۱۳۹۲ را به تمام هم‌میهنان عزیزم در هر کجای این کره خاکی که هستند شادباش می‌گویم و سالی سرشار از صلح و شادی و امید برای شما آرزو دارم.

به اشتراک بگذارید

درباره نویسنده

(0) دیدگاه خوانندگان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

 

مهاجرت به کانادا | مهاجرت به آمریکا | گرین کارت آمریکا | مهاجرت از طریق سرمایه گذاری | مهاجرت نیروی کار | اقامت کانادا | اقامت آمریکا | دانمارک | مهاجرت به دانمارک | تحصیل در کانادا | تحصیل در آمریکا | نرخ ارز | مهاجرت به کانادا | ماهنامه پرنیان