' ابرقهرمانانی از گوشت و خون | پرنیان
هنر و سرگرمی — 22 دسامبر 2012

اونجرز

Marvel’s The Avengers

کارگردان: جاس ودن Joss Whedon

بازیگران: رابرت داونی جونیور، مارک رافالو، کریس اوانس، اسکارلت جوهانسن

مجید بسطامی

فصل اکران تابستانه امریکای شمالی که از ماه می، زودتر از تابستان تقویمی آغاز می‌شود امسال فیلمی را در جدول برنامه‌ها داشت که علاقه‌مندان کامیک برای دیدن آن مدت‌ها لحظه‌شماری می‌کردند. خصوصا که قرار بود تعدادی از مطرح‌ترین قهرمانان کامیک کمپانی مارول با حضور همان بازیگران میلیونی قبلی در آن ایفای نقش کنند. و نتیجه بسیار فراتر از انتظارها بود.

لوکی شاهزاده رانده شده ازگارد و برادر تور، از طریق آزمایشات فوق سری که نیک فیوری و تیمش انجام می‌دهند به زمین پامی‌گذارد تا امکان فعال شدن گذرگاهی را فراهم سازد که به لشکر بیگانگان فضایی امکان تسخیر زمین را فراهم می‌سازد. لوکی با صلاح ویژه خود می‌تواند اطرافیان را به بردگانی بدون اراده تبدیل کرده و به زودی سپاهی گرد آورد. شورای رهبران زمین برای حل مشکل دستور می‌دهد که سلاح هسته‌ای فوق‌العاده قدرتمندی که از تجربه حضور تور در زمین طراحی شده برای نابودی دشمنان بکار گرفته شود که البته تلفات سنگین انسانی هم به دنبال خواهد داشت اما در مقابل فیوری که مخالف این کار است مدتی فرصت می‌خواهد تا ایده قدیمی که هیچ‌کس جز خود او به آن باور ندارد را برای نجات زمین اجرایی کند؛ جمع‌آوری تیمی از ابرقهرمانانی چون آیرن من، هالک، کپتن امریکا و… با عنوان جدید اونجرز- دادگیران برای مقابله با دشمن. اما آیا او موفق خواهد شد چنین مردمان تکرو و مغروری را در برابر دشمنی قدرتمند متحد کند؟

avengersاونجرز یا دادگیران یا انتقام‌گیران که عنوان کامل آن «دادگیران مخلوق کمپانی مارول» می‌شود به دلایل متعدد یکی از آثار بسیار موفق امسال است. مهم‌ترین این دلایل به نحوه شخصیت‌پردازی و شیوه قصه‌گویی اثر بازمی‌گردد. چنین فیلمی استعداد این را دارد که به کلیشه‌های ذهنی و اطلاعات پیشینی مخاطب اتکا کند و حجم زیادی از زمانش را صرف نمایش حملات و انفجارها و اکشن سازد. این تعداد سوپرقهرمان جایی جمع شوند و بتوان با وسوسه حادثه‌پردازی افراطی مقابله کرد؟ واقعیت این است که چنین شده است و اونجرز حتی از بسیاری از فیلم‌های کامیک با یک سوپرقهرمان، فیلم قصه‌گوتر و کم‌حادثه‌تری از کار درآمده است.

همچنین زمان زیادی از فیلم به معرفی شخصیت‌ها و روابط آنها اختصاص یافته و می‌بینیم که همه آنها به رغم سوپرقهرمان بودن، شناسنامه‌های انسانی کاملی دارند و برای مثال ابائی از این نبوده تا گویینت پالترو تنها در یکی-دو نما ظاهر شود تا آیرن‌من عمق بیشتری یابد یا تور حتی شده با یک عکس، دل‌نگران محبوبش (با بازی نتلی پورتمن) دیده شود. کافی‌ست این فیلم را با نمونه‌هایی چون ترنسفورمرها یا کپی درجه چندم آن رزمناو Battleship مقایسه کنید تا این وجه قدرتمند فیلم بهتر عیان شود. به همین واسطه، ارجاعات بین متنی هم غوغا می‌کنند و فیلم دقیقا همان جایگاهی را در ارتباط با فیلم‌های مرتبط با خود دارد که کامیک اونجرز با کامیک‌های مربوط به خودش داشته و دارد. از این نظر اونجرز یک اثر مستقل و خودبسنده است که در عین حال، بدون تماشای آثار پیشین سوپرقهرمانانش اگر چه ناقص نمی‌شود اما قطعا از جذابیت‌هایش کاسته می‌شود.

در میان قهرمانان به ۲-۳ نفر توجه خیلی بیشتری شده که در راس آنها هالک و آیرن‌من قرار دارند. هالکی که «مارک رافالو» به نمایش می‌گذارد تا امروز موفق‌ترین هالک سینماست و بالاخره بعد از این همه سال و سعی و خطا، هالیوود به هالک قابل قبولش رسید. داونی جونیور هم در نقش آیرن‌من آن قدر عالی‌ست که چنین نقشی بدون او دیگر غیرقابل باور به نظر می‌رسد و عجیب نیست که در ادامه دو قسمت قبلی، قسمت سوم آیرن‌من با بازی او جدیدا کلید خورد. علاوه بر این، رابطه بین این دو که متخصص‌ترین و نابغه‌ترین افراد گروه هستند و نوعی رقابت-دوستی عمیق‌تر بین آنها شکل می‌گیرد که در نبرد پایانی هم به شدت تاثیرگذار است در قصه خیلی خوب پرداخت شده است. در کنار این دو، کپتن امریکا هم فرصت خوبی برای عرض اندام داشته اما سایر سوپرقهرمانان به اندازه این سه در فیلم وزن ندارند. در کنار این موارد، مواجهه سوپرقهرمانان با یکدیگر و همچنین چند سکانس مکالمه و جدل میان آنها با نقش منفی فیلم خصوصا مهاجه آیرن‌من با لوکی بسیار خوب نوشته شده است.

با این حال قصه در جاهایی دچار ضعف است مثلا قدرت زیاد لوکی در لشکرسازی خصوصا با سلاح ویژه‌اش که بعد به سادگی و بی‌دلیل ابتر می‌ماند یا زاید بودن برخی شخصیت‌ها نظیر هاوکی (جرمی رنر) و تا حدودی ناتاشا رومانف/بیوه سیاه (اسکارلت جوهانسن) که باور اینکه با آن سلاح‌ها و توانایی‌هایشان بتوانند در این جمع موثر باشند دشوار است.

پیام انتهایی فیلم هم که در آن ترکیب قدرت‌های این تیم با کاربرد سلاح هسته‌ای کشتار جمعی توصیه می‌شود و اینکه به نظر می‌رسد هیچ‌یک از راه‌حل‌های دو گروه حاکم بر امریکا به تنهایی قادر به دفع خطر نیست، از نظر جنبه‌های تبلیغاتی و ایدئولوژیک بسیار خطرناک و واپس‌گرایانه است.

*- این متن با اندکی تغییرات پیشتر در ماه‌نامه سینمایی ۲۴ منتشر شده است.

زمان زیادی از فیلم به معرفی شخصیت‌ها و روابط آنها اختصاص یافته و می‌بینیم که همه آنها به رغم سوپرقهرمان بودن، شناسنامه‌های انسانی کاملی دارند.

پیام انتهایی فیلم هم که در آن ترکیب قدرت‌های این تیم با کاربرد سلاح هسته‌ای کشتار جمعی توصیه می‌شود… از نظر جنبه‌های تبلیغاتی و ایدئولوژیک بسیار خطرناک و واپس‌گرایانه است.

به اشتراک بگذارید

درباره نویسنده

اعظم حضرتی

(0) دیدگاه خوانندگان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

 

مهاجرت به کانادا | مهاجرت به آمریکا | گرین کارت آمریکا | مهاجرت از طریق سرمایه گذاری | مهاجرت نیروی کار | اقامت کانادا | اقامت آمریکا | دانمارک | مهاجرت به دانمارک | تحصیل در کانادا | تحصیل در آمریکا | نرخ ارز | مهاجرت به کانادا | ماهنامه پرنیان