اظهارات جدید جناب وزیر که با هیجان خاصی ابراز شد و در صدر اخبار رسانهها قرار گرفت جای تامل دارد. من با اصل موضوع و استدلالهای جناب وزیر مشکلی ندارم. بالاخره کسی که دارد در جلسات سوگند شهروندی حاضر میشود باید حداقلهای حقوقی را رعایت کند که در صدر آن اثبات هویت و اثبات اجرای قانون است. چگونه میتوان در برابر قانون، تعهد خود به امری را اثبات کرد در حالی که مجری قانون توان این را ندارد که تشخیص دهد چه کسی دارد به این امر متعهد میشود؟ اما معتقدم رفتار کنی در طرح مسئله، نوع استدلالها و جنجال رسانهای که دوشنبه در کانادا پدید آورد و احتمالا تبعات حقوقی-رسانهای طولانیتری هم خواهد داشت به نفع ارزشهای کانادایی نیست. چرا؟
واضح است که در این ماجرا به عمد یا به سهو، افکار عمومی دو سوی جامعه: مسلمانان معتقد به این نوع پوشش و مخالفان آن تحریک خواهند شد. خصوصا که آقای کنی از واژههای کشداری چون openness چندین بار استفاده کرد که میتوان از آن تعابیر متفاوتی داشت و یکی از آنها تشویق معتقدان یک دین برای پذیرش فرهنگ و ارزشهای قالب در آن جامعه و کنار گذاشتن باورهای خود است. موردی که با اصل چندفرهنگی و چند مذهبی در کانادا مغایرت دارد.
تا زمانی که معتقدان به یک باور ضرری به جامعه و دیگران نرساندهاند نباید آنها را به اتهام پیروی از روش و رفتاری تحت فشار قرار داد. این دقیقا کاریست که حکومتهای ایدئولوژیک یا سکولارهای معتقد به راندن مردم به سمت دروازههای پیشرفت و آگاهی قرنها در کشورهای دیگر انجام داده و میدهند و نتایجش را هم شاهد بودهایم. حکومتهای کانادایی حداقل در چند دهه اخیر هیچکدام از این دو گروه نبودهاند.
اما چرا چنین رفتارهایی از سوی دولتمردان برخلاف ظاهر روشنفکرانهاش در درازمدت به ضرر جامعه کانادا و انسجام آن است؟ برخلاف تصویری که دولت محافظهکار کانادا و رسانههای حامی آن سعی در تبلیغ آن دارند، مسلمانان و اندیشهها و باورهای اسلامی یک خطر جدی برای منافع کانادا نیستند. به همین آمار منتشر شده در مقاله نگاه کنید که مسلمانان چه نسبتی از جمعیت کانادا را تشکیل میدهند. از میان آنها چند درصد دارای عقاید افراطی در رعایت مسائل شرعی هستند؟ و از میان آنها در یک سال، چند زن با روبنده یا نقاب قرار بوده است در مراسم قسم خوردن برای دریافت تابعیت شرکت کنند؟ واقعا آیا تعداد این افراد در یک سال عددی است که بخواهیم چنین جنجالی برای آن درست کنیم و نمیشد همانطور که در فرودگاهها این افراد باید در برابر پلیس زن، رونمایی کنند در این مراسم هم در برابر دستیاران زن جناب قاضی (اگر خود قاضی خانم نباشد) این کار را انجام دهند؟
موضوع وقتی تلختر میشود که طرف دیگر بخواهد نظیر چنین تفکراتی را در میان سایر ادیان تعقیب کند. آیا فکر میکنیم در میان گروههای بزرگی از مسیحیان و یهودیان سنتیتر، رفتارها و باورهایی به مراتب تندتر و غلیظتر از این مورد وجود ندارد؟ اگر بخواهد این رویه ادامه پیدا کند قطعا حتی لیبرالترین گروههای مسلمان هم ساکت نخواهند نشست و با مطرح کردن بخش از تفکرات یا رفتارهای دوستان جناب کنی که به هیچ وجه با openness مورد نظر قابل توجیه نیست عملا بر این آتش نفت خواهند ریخت.
چنین رفتاری از سوی دولت کانادا ممکن است امروز برای تبلیغات سطحی در میان رایدهندگان به کاندیدهای این حزب و طرفدارانشان در میان رسانهها جذاب باشد اما ادامه آن قطعا به نفع کانادا نیست.
مطالب مرتبط

شروعی خوب در پایان سالی خوش-علی مختاری
ژوئن 25, 2016
نوروز یا کریسمس، حاجی فیروز یا پاپانوئل؟
می 16, 2016
روزنهای که با سختی و پایداری به نور میرسد
نوامبر 20, 2014
من از این مرزها متنفرم!
سپتامبر 30, 2014
لعنت به هرچی مرز است
سپتامبر 22, 2014
دوست دارم از لاکم بیرون بیایم!
سپتامبر 09, 2014