' نگاهی به مفاهیم و مراتب «شهروندی» | پرنیان
موضوع ماه — 02 اکتبر 2012

دکتر وحید طلوعی

برای بسیاری از ما کانادایی­شدن و کانادایی­بودن در گرفتن پاسپورت کانادا خلاصه می­شود و گمان می­کنیم که با این کار خودمان یا خانواده­مان را از شرایطی که به سبب آن مهاجرت کرده­ایم، به شهروندی (citizenship) جامعه­ای رسانده­ایم که فرصت­های بیشتری در اختیارمان می­گذارد و در آن سر به کار خویش خواهیم داشت. اما آیا واقعا شهروندی کانادا، و اصولا شهروندی، در همین خلاصه می­شود؟ آیا شهروندی با گرفتن پاسپورت و آنچه که به آن اعطای تابعیت (naturalization) نام داده­اند پایان می­یابد؟ به نظر می‌رسد که فرایند اخذ تابعیت، که برای آن در کانادا ۱۰۹۵ روز اقامت در چهار سال زمان به همراه گذراندن امتحان و شرکت در مراسم سوگند، در نظر گرفته­اند ابعاد دیگری نیز دارد. اگر شهروندی با حس تعلق همراه نباشد و بر زندگی اجتماعی ما اثر نگذارد، اگر دانش ما را در زمینه سازوکارهای سیاسی و اجتماعی جامعه­ای که بدان پیوسته­ایم بالا نبرد و منجر به گونه­ای از عمل فردی و جمعی در ما نشود کامل نیست. به نظر می­رسد باید بتوانیم در دوره­ای که برای اخذ شهروندی آماده می­شویم با ارزش­هایی که بر مبنای آن شهروندی کانادا شکل گرفته است آشنا شویم و بر مبنای آن ارزش­ها، از جمله حقوق بشر و دموکراسی چندحزبی و نقش قانون و پذیرش تنوع فرهنگی، به مفاهیمی چون همبستگی اجتماعی و مسئولیت­پذیری و تاثیرگذاری بپردازیم. به این ترتیب شهروندی فقط فرایندی فردی نیست، بلکه نیازمند پذیرش گونه­ای دانش و عمل است که بر پایه ارزش­هایی خاص در جامعه شکل گرفته­اند. لحظه­ای بیندیشیم اگر تابعیتی که برای کسب آن کوشیده­ایم منحصر به عملی فردی نباشد، چه باید کرد.

معانی و ابعاد مختلف شهروندی

شهروندی مفهومی چندمعنا و مناقشه­برانگیز است و بنابراین بر اساس زمینه بحث، معانی متفاوت می­پذیرد، اما شاید بتوان این تعریف را پذیرفت که «شهروند کسی است که با دیگرانی که با ایشان در حق و تکلیف مشترک است زندگی می­کند.»

ریشه مفهومی که امروز از آن به شهروند یاد می­کنیم به واژه­ای لاتین می­رسد که به افراد عضو دولتشهر­های باستان اطلاق می­شد. این واژه خود به مفهومی یونانی برمی­گردد که ارسطو در سیاست آن را به کار برد تا کسی را با آن معرفی کند که در شهر زندگی و در فرایندهایی جمعی برای قانون­گذاری و قانون­پذیری مشارکت می­کند. بنابراین، شهروندی از این دیدگاه با اجتماعی که دولت مشخصه آن است و نیز، با مشارکت شناخته می­شود و به همین سبب، شهروند اصولا موجودی سیاسی است. این همان عنصری که باعث می­شود ما نیز اکنون شهروندشدن را با کسب حق رای ­بشناسیم. اما برای استفاده از این حق، شهروندان می­بایست در مباحثات سیاسی شرکت کنند، به اجتماعات محلی بپیوندند و دریابند که در زندگی سیاسی­اجتماعی تاثیرگذارند. همین مفاهیم بوده است که از زمان یونان باستان به دوره مدرن منتقل شده است و بخش مهمی از حاکمیت سیاسی را در قالب شهروندی سامان داده است. دولت­ها اعطای حق شهروندی را به افرادی خاص محدود می­کنند و در مقابل نیز در قبال شهروندان خود وظایفی به عهده می­گیرند.

با این همه، این مفهوم فقط در ابعاد سیاسی خود محدود نمانده است. شهروندان کانادا، که کشوری با بیشترین تنوع فرهنگی است مثلا، اکنون در برابر این پرسش قرار دارند که کانادایی­بودن چه نسبتی با هویت ایشان دارد. آیا ما بعد از در دست داشتن پاسپورت کانادا خود را کانادایی می­دانیم یا هنوز ایرانیانی هستیم با یک پاسپورت دیگر؟ و البته اگر پاسخ این باشد که در این کشور هویت­های چندگانه بر اساس علایق چندفرهنگی امری پذیرفته شده است، سوال بعدی این خواهد بود که چگونه می­توان این هویت­های چندگانه را در کنار هم قرار داد، بی­آنکه مناقشه­ای حاصل شود.

در کنار درکی که از هویت خود بر اساس تابعیت برای فرد پیدا می­شود، باید به حس دیگری نیز اشاره کرد که هم­پیوند با این ادراک است: تعلق اجتماعی. بسیاری از افراد در جامعه کانادا در بین جامعه قومی خود می­مانند و از ارتباط با جامعه بزرگ­تر میزبان سر باز می­زنند. ماندن در حیطه آشنای جامعه خودی، هرچند حس امنیت را برای فرد به همراه دارد، ولی احساس تعلق به جامعه را در فرد ایجاد نمی­کند که در اصل پایه­ای برای همبستگی اجتماعی هم هست. به اعتباری، یکی از دلایل اعطای شهروندی از سوی دولت­هایی چون کانادا این است که صورتی از پیوند اجتماعی در بین افرادی از ملیت­های متفاوت شکل گیرد؛ در اینجاست که صورت سیاسی شهروندی با صورت اجتماعی آن پیوند می­خورد.

از این رو باید متوجه بود که شهروندی هم به معنای وضعیتی حقوقی است که از رابطه بین دولت (به معنای عام و نه هیات وزیران) و فرد بر مبنای پذیرش ملیت شکل می­گیرد و در این حالت مبتنی است بر فراهم آوردن حقوق و آزادی­های فردی از سوی دولت و پذیرش وظایف و مسئولیت­ها در قبال دولت از سوی فرد. همچنین در کنار این وضعیت حقوقی، شهروندی مفهومی اجتماعی است و بر حس تعلق به جامعه، هویت، وابستگی فرد به دولتی خاص و به همین طریق وابستگی به اجتماعات محلی بر اساس پیوندهای بین فردی مبتنی است. با این توصیف شاید بتوان ابعاد متفاوت شهروندی را به این ترتیب برشمرد: بعد سیاسی که مشتمل بر مشارکت سیاسی در فرایندهای تصمیم­گیری و مداخله در تصمیمات سیاسی از طریق تمرین قدرت است و آن را به شکل توان حق رای برای برگزیدن نمایندگانی که بر سرنوشت خود فرد و دیگران اثرگذارند می­توان دید؛ بعد حقوقی که احترام به قانون و پذیرش حق و تکلیف شهروندی را در بر می­گیرد و این بخش در اصل همان است که فرد را به دولت متصل می­کند و به واسطه آن است که فرد می­پذیرد دولت در ازای اعطای شهروندی بر او قانون اعمال کند؛ بعد فرهنگی که شامل پذیرش تنوع، ارزش­های اساسی دموکراسی، اشتراک تاریخی و میراث فرهنگی و مشارکت در روابط بینافرهنگی است؛ بعد اقتصادی-­اجتماعی که به صورت خاص شامل مبارزه برعلیه اشکال طرد اجتماعی، توجه به اشکال جدید و توسعه اجتماعات و مشارکت در امور اجتماعی است. به این ترتیب، شهروندی را می‌باید نوعی پیوند اجتماعی دانست که اتفاقا بر مبنای یکسانی نیست، بلکه شامل توانمندسازی، مشارکت مدنی و مسئولیت­پذیری است. اما چگونه می­باید در این امور سهیم شد؟

مراتب شهروندی

پاسخ در این است که خود مفهوم شهروندی مراتب متفاوتی دارد. شاید بتوان به سه طریق شهروندی را دسته­بندی کرد. یکی شهروندی متکی بر فردیت است که درآن فقط به دنبال برخورداری از حقوق فردی شهروندی است و به همین سبب هم به صورتی فردی در برابر تبعات اجتماعی شهروندی­اش مسئولیت می­پذیرد. در این حالت فرد از آنچه که هست شادمان است و دولت نیز با آموزش ارزش­ها و قواعد زندگی اجتماعی فرد را برای پذیرش مسئولیت­هایش آماده می­کند.

در حالت دوم  شهروند فردی مشارکت­جوست که ساختارهای مشارکتی و حقوقی را به کار می­گیرد. در این حالت شهروند در گروه یا گروه­هایی عضویت دارد و به صورت فعال در ساختارهایی که جامعه برایش فراهم کرده است فعالیت می­کند. این شهروند از فرصت­هایی که پیش می­آید بهره می­برد تا در عرضه خدمات و طرح و برنامه­ریزی برای این خدمات مداخله کند و بر آنها تاثیر بگذارد. در این حالت فرد تلاش می­کند از وضع موجود به وضعیت بهتری برسد، ولی می­داند که این امر به صورتی فردی ممکن نیست و برای همین به دنبال ایجاد اجتماعاتی است که در آنها، به شکل گروهی به دنبال منافع بیشتری برای افراد باشد.

صورت دیگر شهروندی است که در سطحی منتقدانه و مجهز به تفکر انتقادی مسئولیت مداخله در امور اجتماعی و سیاسی را می‌پذیرد و به همین سبب، در مسایلی مانند عدالت اجتماعی و برابری سیاسی درگیر می­شود. دراین حالت، در جوامع دموکراتیک، شهروند رفیق منتقد قدرت سیاسی است و در درون گروه یا گروه­هایی فعالانه روابط نابرابر قدرت را به پرسش می­گیرد، همبستگی اجتماعی را تقویت می­کند و می­کوشد در سطح منطقه­ای و جهانی تاثیرگذار باشد. این شهروند فعال است که با تکیه بر دانش خود در زمینه سازوکارهای دولت و امکاناتی که قانون در اختیارش می­گذارد رفته­رفته زمینه­های تغییر را به نفع خود و اجتماع قومی­اش فراهم می­آورد. اگر قرار باشد در جامعه­ای مثل کانادا رابطه­ای بین افراد برقرار شود که مبنای آن دیگر خون و رابطه خویشی یا خاک و زاده شدن در سرزمینی معین نباشد و افراد فقط بر اساس قانونی در کنار هم قرار گیرند که افراد دیگر ساخته­اند، این امکان همیشه هست که بتوان در آن برای ایجاد بهترین حالت تغییر داد. نکته دراین است که برای این امر نباید فقط به فرد متکی بود، بلکه باید دوگانه حق و وظیفه را امری جمعی دانست. جمعی­دانستن سبب می­شود که افرادی با منافع مشترک در کنار هم گرد آیند و برای بیشینه­کردن منافع خود اقدام کنند. برای این منظور، باید مشارکت فعال افراد را در اجتماعات محلی و قومی تقویت کرد، با کمک ایجاد علاقه در افراد دیگر، پیشینه نامطلوب احتمالی از مشارکت­های سیاسی و اجتماعی را از خاطر ایشان سترد، به تقویت زبان و تحصیلات افراد پرداخت، به همبستگی داخلی گروه­ها در اجتماعات کمک کرد، از کمک دوستان و خانواده و شبکه­های اجتماعی در کنار رسانه­های قومی بهره گرفت و شهروندی را به آموزشی تبدیل کرد که شاید در هر روز از عمر بدان نیازمند باشیم.

آیا ما بعد از در دست داشتن پاسپورت کانادا خود را کانادایی می­دانیم یا هنوز ایرانیانی هستیم با یک پاسپورت دیگر؟

نکته دراین است که نباید فقط به فرد متکی بود، بلکه باید دوگانه حق و وظیفه را امری جمعی دانست.

به اشتراک بگذارید

درباره نویسنده

اعظم حضرتی

(0) دیدگاه خوانندگان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

 

مهاجرت به کانادا | مهاجرت به آمریکا | گرین کارت آمریکا | مهاجرت از طریق سرمایه گذاری | مهاجرت نیروی کار | اقامت کانادا | اقامت آمریکا | دانمارک | مهاجرت به دانمارک | تحصیل در کانادا | تحصیل در آمریکا | نرخ ارز | مهاجرت به کانادا | ماهنامه پرنیان